چه وحشتناک است !
اندیشیدن به خیابانی که در انتهایِ آن ،
تو در انتظارِ من ننشسته ای ...
دیگر چشم هایم را خسته نمی کنم ،
انتظارِ آن که بیایی از پشتِ افق ها ؛
فایده ندارد ...
باید سر بر گردانم !
در بی نهایتِ آن طرف ،
همه به انتظارِ من نشسته اند ...
مقاومت بیهوده است
تو نمی آیی !
نظرات شما عزیزان: